Quantcast
Channel: شاعران جاویدان
Viewing all articles
Browse latest Browse all 805

صمد بهرنگی

$
0
0
 

همسایه به مادر ماهی کوچولو گفت: "خواهر، آن حلزون پیچ پیچه، یادت می آید؟"

مادر گفت: "آره، خوب گفتی، زیاد پا پی بچه ام می شد. بگویم خدا چه کارش کند!"

ماهی کوچولو گفت: "بس کن مادر! او رفیقمن بود."

مادرش گفت: "رفاقت ماهی و حلزون، دیگر نشنیده بودیم! "

ماهی کوچولو گفت: "من هم دشمنی ِماهی و حلزون نشنیده بودم، اما شماها سر آن بیچاره را زیر آب کردید."

همسایه گفت: "این حرف ها مال گذشته است."

ماهی کوچولو گفت: "شما خودتانحرف گذشته را پیش کشیدید."

مادرش گفت: "حقش بود بکشیمش، یادت رفته اینجا و آنجا که مینشست چه حرفهایی میزد؟"

ماهی کوچولو گفت: "پس مرا هم بکشید، چون من هم همان حرفها را میزنم ." 

...





صمد بهرنگی 

ماهی سیاه کوچولو 

 

 


Viewing all articles
Browse latest Browse all 805

Trending Articles