Quantcast
Channel: شاعران جاویدان
Browsing latest articles
Browse All 803 View Live

سوفی صابری

سعی کردم که بمانی و بریدی، به درک! کارمان را به غـم و رنج کشیدی، به درک! به جهنم که از این خانه فراری شده ای عاشقت بودم و هرگــز نشنیدی، به درک! میوه ی کال غـــــزل بودم و از بخت بدم تو مرا هرگز ازاین...

View Article


رویا باقری

از هم بپاشانم به آسانی! مهم نیست اینها برای هیچ طوفانی مهم نیست! آغوش من مخروبه ای رو به سقوط است دیگر برایم عمق ویرانی مهم نیست با دردِ خنجر، دردِ خار از خاطرم رفت بعد ازتو غم های فراوانی مهم نیست یک...

View Article


Article 0

مروارید ، رمان کوتاهی از جان اشتاین بک است که مانند دیگر داستا‌ن‌هایش حول محور فقر، بی‌عدالتی و شکاف عمیق در بین فقیر و غنی جامعه می‌گردد. این رمان کوتاه اولین بار در سال ۱۹۴۷ به چاپ رسید. در ایران...

View Article

چشمانم می سوزد

چشمانم می سوزد. خیلی وقت است که برایت فلوت ننواخته بودم اما حالا که مرده ام و راحت شده ام از همه چیز روحم آزاد است. چرخ می زنم بالای سرت و فلوت می زنم برایت اما تو نمی شنوی. فکر می کنی تنهایی. فریاد می...

View Article

سعدی

هر کس به تماشایی رفتند به صحرایی ما را که تو منظوری خاطر نرود جایی یا چشم نمی‌بیند یا راه نمی‌داند هر کاو به وجود خود دارد ز تو پروایی دیوانه عشقت را جایی نظر افتاده‌ست کآنجا نتواند رفت اندیشه دانایی...

View Article


فاطمه حق وردیان

تو آفتاب ِ نیمه‌ی مردادی ، من دانه‌های برف ِ زمستان‌ام هی از تب ِ توآب شدم دیگر ، چیزی نمانده‌است به پایان‌ام یلدا چه صیغه‌ای‌ست !؟ نمی‌فهمم ، بی تو تمام ِ زندگی‌ام یلداست وقتی شبیه ِ شب‌پره‌ها از روز،...

View Article

نامه

به عالیه نجیب و عزیزم … می‌پرسی با کسالت و بی خوابی شب چه طور به سر می‌برم؟ مثل شمع: همین که صبح می‌رسد خاموش می‌شوم و با وجود این، استعداد روشن شدن دوباره در من مهیا است. بالعکس دیشب را خوب...

View Article

شاملو

ای بیگانه که خلوت ما را می شکنی آیدا، نازنین ترین چیز من، از ماده و روح! چه قدر جای تو، این جا، در کنار من، توی نگاه من، خالی است… گو این که لحظه یی بی تو نیستم. خودت بهتر می دانی: من، برای آن که از...

View Article


حافظ

به مُلازِمانِ سلطان، که رساند این دعا را؟ که به شُکرِ پادشاهی، زِ نظر مَران گدا را ز رقیبِ دیوسیرت، به خدای خود پناهم مَگَر آن شهابِ ثاقِب مددی دهد، خدا را! مُژِه‌یِ سیاهت اَرْ کرد به خونِ ما اشارت ز...

View Article


یغمای جندقی

نگاه کن که نریزد دهی چو باده به دستم فدای چشم تو ساقی به هوش باش که مستم کنم مصالحه یکسر به صالحان،می کوثر به شرط آنکه نگیرند این پیاله زدستم ز سنگ حادثه تا ساغرم درست بماند به وجه خیر و تصدق هزار توبه...

View Article
Browsing latest articles
Browse All 803 View Live