حریم عطش را دعای لب زمزمی
چو دریا که در اقتباس لغتها، یمی
چو دریا که در اقتباس لغتها، یمی
محرم به نام تو آکنده از زندگیست
اگرچه به ژرفای دل، انعکاس غمی
سویدای دل را چه رازی، به جز عشق تو
چو در اشک نامحرمان تا ابد، مَحرَمی
به تنهاییات آسمان مویه کرد و گریست
اگر بیکسان را چو آغوش جان، همدمی
غریبی، نه در غربت خویشتن ناشکیب
شکیباترین آشنا در دل عالمی
اگر پنجمین عترت آل یاسین شدی
به تأویل قرآن، معمای صد معجمی
عجم را: تویی باطن ذوالفقار علی
عرب را: هم آیینهی خصلت خاتمی
مسیحا اگر شد سخنگوی آیین خویش
تو مبنای عشق مسیحایی مریمی
فسانه به اهریمنان کی رساند گزند
مصاف ستم را، یل قهرمان، رستمی
شهادت: لزوم جهاد تو با دشمنان
شهامت: غریوی که بر اوج آن ملزمی
به نامت قسم، ای قسمنامهی زندگی!
طلوعی جهان را، نه شام پر از ماتمی
هنوز از پی قرنها زندگانی، هنوز
هبوطی، سرآغاز عشق بنی آدمی
سیدعلی اصغرموسوی