Quantcast
Channel: شاعران جاویدان
Viewing all articles
Browse latest Browse all 805

مهدی جلیلی

$
0
0
عصر روزي كه تكيه بر ديوار دود مي‌شد دوباره اسفندم

چشم‌هاي تو باز پُك مي‌خورد

                                   خسته در لابلاي لبخندم

بوي ترديد و قهوه‌هاي رقيق، آسماني كه ارغواني بود

در تو بت‌واره‎اي بنا گشت و در من آن عاشقي كه مي خندم

لحن خوب غزلسرايان را مي‌شد از چشم تو تماشا كرد

مي شد آن روز عاشقت بود و هي به تو گفت: خوب... دلبندم

چشمهايت ضريح سبزي بود

           سبز  مثل نوشتن از يك برگ

گفتم آري؛ شفا نمي خواهم

 ولي اينجا دخيل مي بندم

...

روزگاري كه مي‌رسد شاهد

...تو خودت خوب خوب خواهي ديد


كه دلت مثل بيدها آزاد؛ من ولي مثل سرو پا بندم

 

 

 

http://www.vaje1.blogfa.com/

 


Viewing all articles
Browse latest Browse all 805

Trending Articles