Quantcast
Channel: شاعران جاویدان
Browsing all 805 articles
Browse latest View live

با عشق

زیستن در پس اندوه دست های یک درخت گاهی یعنی لبخند زدن تا ابدیت. به سمت چشمانت. آنگونه که من خویشتن را در آنها دیده ای و من تو مرا. ای مهربان میان جنگل ها و دشت های پرگل وجودم قدم زدن با تو . تابیدن و...

View Article


یگانه

سلام بر محبوب دلم مهربان تو را که صدا می زنم برایم باران می فرستی رعد می فرستی لبخندی از جویبار ارزانی می کنی باد می فرستی و هیاهو می کنی تا صدای تو را بر جانم برسانند و من باور می کنم همیشه که با تو...

View Article


حسنا میرصنم

مرد باید شبیه ترین چیز به یک کوه باشد نه کوه کافی نیست مرد باید کوهستان باشد دست هایش کوه شانه هایش کوه اراده اش کوه قولش کوه اما دلش... دلش باید یک درخت هلو باشد! وسط کوهستان که خیال بانو به شاخه هایش...

View Article

فرامرز عرب عامری

در نبودت، خوب خیاطی شدم صبح تا شب چشم می دوزم به در!!! فرامرز عرب عامری

View Article

معصومه صابر

من می روم... و کلید این خانه دلگیر را، زیر هیچ گلدانی نخواهم گذاشت! دلتنگ که شدی، آمدی نبودم، نگرد! باران، هرگز شبیه آن چه بود، به آسمان بر نمی گردد... معصومه صابر

View Article


چیستا یثربی

بهترین اتفاق جهان این بود که همدیگر را دیدیم و بدترین اتفاق جهان این بود که خود را به ندیدن زدیم... چیستا یثربی

View Article

راصد انصاری

او سکه کنار لوح تقدیر گذاشت در نقد همه، کلاس تفسیر گذاشت من بودم و هنگامه و الناز، لذا این کنگره روی ما که تاثیر گذاشت! ٭ یا پاسخ این حرف حسابم بدهید یا مثل گذشته قرص خوابم بدهید ماشین و زمین و غیره،...

View Article

داستان سه قطره

ترجمه ی شعر قطرات سه گانه اثر تریللو شاعر ایتالیایی که یوسف اعتصام الملک پدر بانو پروین اعتصامی آن را ترجمه و در مجله ی بهار آن زمان چاپ کرده است ... قطرات سه گانه... روزی هنگام سحرگاهان رب النوع سپیده...

View Article


؟

بی اجازه دوستت دارم و این جرم کمی نیست مرا ببخش ؛ اگرچه متهم ردیف اول چشمهای تـــوست ، نه قلب من ... شاعر نامعلوم

View Article


بی اجازه

«بی اجازه دوستت دارم» چشم ازتو اشک ازمن دل ازتو درد ازمن قلب ازتو تپش از من نفس ازتو مرگ اگر باشد انهم ازمن میان هرنفسی که میکشم ،همهمه ای است که ازهمه پنهان.. ازتو چه پنهان.. میان هرنفسی که میکشم...

View Article

ناصر پروانی

من و پاییز و رویاییت، دوباره درد بی خوابی نمانده بین شب هایم، شبی آرام و مهتابی نمانده حس زیبای کنارت زندگی کردن گذشته از سرِقلبم ،بدون تو عجب آبی میان قاب چشمانم،شده کمرنگ نقش تو اگرچه در دلم هستی،ولی...

View Article

شاعر؟

⚜⚜⚜⚜⚜⚜ کیست از عشق بی خبر باشد یا که فارغ ز درد سر باشد هر که در عشق غوطه ور گردد حاصلش سوختن ،شرر باشد در سرایی که عقل حاکم نیست رنج و غم ها همه شکر باشد هر که عشقی به دل ندارد گو جان بی عشق ، محتضر...

View Article

معنا

دیگر حاضرم با تو به اعماق یخبندان بیایم با تو در سیل غرق شوم یا در انتهای اقیانوس فرو روم و اینها همه یعنی خورشید ما را قلب خود برده است صبا

View Article


مسعود فردمنش

کسی آمد که حرف عشقو با ما زد ! دل ترسوی ما هم دل به دریا زد ! به یک دریای طوفانی دل ما رفته مهمانی … چه دوره ساحلش از دور پیدا نیست … یه عمری راهه و در قدرت ما نیست … باید پارو نزد وا داد ! باید دل رو...

View Article

فاضل نظری

خوشبخت، یوسف به سفر رفته‌ی من است یار سراغ یار دگر رفته‌ی من است آینده و گذشته‌ی محتوم من یکی‌ست تقدیر، خنجر به جگر رفته‌ی من است این چشمه‌ای که بر سر خود می‌زند مدام فواره نیست، طاقت سر رفته‌ی من است...

View Article


سنایی

ساقیا مستان خواب آلوده را بیدار کن از فروغ باده رنگ رویشان گلنار کن لاابالی پیشه‌گیر و عاشقی بر طاق نه عشق را در کار گیر و عقل را بیکار کن گر ز چرخ چنبری از غم همی خواهی نجات دور باده پیش گیر و قصد زلف...

View Article

مجتبی کاشانی

ای‌ که‌ می‌پرسی‌ نشان‌ عشق‌ چیست‌ عشق‌ چیزی‌ جز ظهور مهر نیست‌ عشق یعنی مهر بی‌چون و چرا عشق یعنی کوشش بی‌ادعا عشق یعنی عاشق بی‌زحمتی عشق یعنی بوسه بی‌شهوتی عشق یعنی دشت گل کاری شده در کویری چشمه‌ای...

View Article


فاضل نظری

به دریا میزنم شاید به سوی ساحلی دیگر مگر آسان نماید مشکلم را مشکلی دیگر من از روزی که دلبستم به چشمان تومیدیدم که چشمان تومی افتنددنبال دلی دیگر به هرکس دل ببندم بعد از این خود نیز میدانم به جزاندوه دل...

View Article

مولانا

بیخود شده‌ام لیکن بیخودتر از این خواهم با چشم تو می گویم من مست چنین خواهم من تاج نمی‌خواهم من تخت نمی‌خواهم در خدمتت افتاده بر روی زمین خواهم آن یار نکوی من بگرفت گلوی من گفتا که چه می خواهی گفتم که...

View Article

بیدل دهلوی

عنقا سر و برگیم مپرس از فقرا هیچ عالم همه افسانهٔ ما دارد و ما هیچ زبر و بم وهم است چه‌ گفتن چه شنیدن توفان صداییم در این ساز و صدا هیچ سرتاسر آفاق یک آغوش عدم داشت جز هیچ نگنجید دراین تنگ فضا هیچ...

View Article
Browsing all 805 articles
Browse latest View live