حسین دهلوی
اگرچه یاد ندارم که دفعه ی چندممرا شکستی و… آه از نگاه این مردمبه گیسوان پریشان خود نگاه بکنکه شرح حال من است این کلاف سر در گمحکایت منِ دور از تو مانده، اینگونه ست:خمار و خسته ام و نیست قطره ای در...
View Articleحسین دهلوی
زلفی بده بر باد و بگیر از همه جان راآشفته ی خود ساز زمین را و زمان رایکچند بیا با غــــزلــــــیات نـگــاهــــتدر کوچه ی ما باز به پا کن هیجان رابا این خط و خال مینیاتور شده ی خویشیکبار برو سوژه بشو...
View Articleبهزاد خواجات
فکر کرده اید چون در پشت چشم شاننهنگی جای داده اند که لیمو می خوردیا این که در پری خانه ایبچه تشکیل می دهند برای روز مبادافکر کرده اید می توانند ؟زن ها می توانند ؟ نه نمی توانند .حتا اگر با گوشواره ای...
View Articleچیستی
با این سکوت ممتد بی جان بدون توانگار مرده اممن در تلاش مجسم برای تجسدانگار گم گشته اممیان بودن و ماندندر انحنای نازک یک موجبالا می روم و می بینممن چه هستم؟وقتی که هزار نامه بی جواب نوشته امدر جستجوی...
View Articleنرگس_صرافیان_طوفان
شیپورِ جنگ را که نواختند ؛ گوش هایم را بگیر ، چشم هایم را ببند ، مرا در خودت بپیچ و به یک جای دور ببر ، جایی که بوی هیچ خون و باروتی به آسمانش نرسیده و صدای هیچ شیهه ی مرگی گلویِ آرامشش را ندریده ....
View Articleگریستن
اگر می توانستمتا ابدیت می گریستمنه برای تو فرماندهبرای خودم...انگار قطره های خون تو دریا شده استمیان قلب منو من بخار می شومدرست وسط شلیک یک موشکلبخند می زنملبخند صبا
View Articleغاده سمان
💐🌿هنوز خیره شدن در چشمان توشبیه لذت بردن از شمردن ستارهدر یک شب صحراییستو هنوز اسم تو تنها اسمی استدر زندگی منکه هیچ کسی نمیتواند چیزی در موردش بگویدهنوز یادم میآیدرود رود غار غار و زخم زخمو به خوبی...
View Articleشعر
شاه نعمتالله ولی » رباعیات صبح و سحر و بلبل و گلزار یکیستمعشوقه و عشق و عاشق و یار یکیستهرچند درون خانه را می نگرمخود دایره و نقطه و پرگار یکیست
View Articleجعفر شهری
ای وای که در شهر گدائی قدغن شد......... ولگردی و انگشت نمائی قدغن شدبرو لبشو تو بگذاردر عدليه قانون مجازات نوشتند...............از بهر ولنگار مکافات نوشتندما را همه مستوجب آفات نوشتند..............آن...
View Articleجعفر شهری (در مصاحبه با نصرالله حدادی) ۳
بدبین به «طهران قدیم»مهدی یساولی : بسیاری از دانستههای امروز ما از تهران در یک سده اخیر به ویژه در دوره قاجار از نوشتههای جعفر شهری برآمده است. از همه نوشتههای او که بگذریم، اگر دو مجموعه بزرگ...
View Articleفاضل نظری
همین عقلی که با سنگ حقیقت خانه می سازدزمانی از حقیقت های ما افسانه می سازدسر مغرور من ! با میل دل باید کنار آمدکه عاقل آن کسی باشد که با دیوانه می سازدمرنج از بیش و کم ، چشم از شراب این و آن بردارکه...
View Articleکرامت یزدانی
کاش ای روح پریشانی هر جا با منیا تو می رفتی از این سمت خیابان یا من آه اگر حوصله ای پشت پریشانی بود درد بود آن همه تا گریه کنم تنها منبگذارید به تنهایی خود برگردم صبح فردا به سفر می روم از این جا...
View Articleصائب تبریزی
به هر آب تنک کی همت من آشنا گردد؟من و بحری که از یک موجش این نه آسیا گرددخودی سرگشته دارد راه پیمایان عالم رازخود هر کس که پا بیرون گذارد رهنما گرددچه رسم است این که هر کس از سعادت بهره ای داردبرای...
View Articleمولانا
بر سر آتش تو سوختم و دود نکردآب بر آتش تو ریختم و سود نکردآزمودم دل خود را به هزاران شیوههیچ چیزش به جز از وصل تو خشنود نکردآنچ از عشق کشید این دل من که نکشیدو آنچ در آتش کرد این دل من عود نکردگفتم...
View Articleمرحوم نجمه زارع
خود را اگرچه سخت نگه داری از گناهگاهی شرایطی است که ناچاری از گناههر لحظه ممکن است که با برق یک نگاهبر دوش تو نهاده شود باری از گناهگفتم: گناه کردم اگر عاشقت شدم...گفتی تو هم چه ذهنیتی داری از...
View Articleدر طول زندگی ام
یکی از زیباترین آهنگ های گروه افسانه ای بیتلز به نام In my Life که در لیست 500 آهنگ برتر مجله معتبر رولینگ استون در رتبه 23 ام قرار داره.مجله موجو هم این آهنگ رو بهترین آهنگ تاریخ نامید.ترانه آهنگ رو...
View Articleمتن و ترجمه آهنگ The Beatles_Something
Something in the way she movesیه چیزی توی حرکاتش هست کهAttracts me like no other loverهیچ عاشقی مثل اون منو جذب خودش نمیکنهSomething in the way she woos meیه چیزی توی حرفهاش هست وقتی بهم اظهار عشق...
View Articleتقصیر
تقصیر خودم نیست اگر داغ و کبودم...حرف تو که آید به میان ، سخت حسودم…تقصیر تو هم هست که با طرز نگاهت،آرام خزیدی به تن و تارم و پودم...می خواستم از جاذبه ات فاصله گیرم،اما نشد و عشق تو سر زد به وجودم…ای...
View Articleپروین اعتصامی
هر بلائی کز تو آید، رحمتی استهر که را فقری دهی، آن دولتی استتو بسی زاندیشه برتر بودهایهر چه فرمان است، خود فرمودهایزان بتاریکی گذاری بنده راتا ببیند آن رخ تابنده راتیشه، زان بر هر رگ و بندم زنندتا که...
View Articleشیرکو_بیکس
پرندهای بذر گلی را به سنگی دادسنگ از آسمانباران خواستباران آمد و بذر گل را بوسیددر محلِ بوسهگلی روییدعاشقی از راه رسیدگل را چید و به معشوق دادمعشوق، گل را به گیسو زدبادی آمد و بوی گیسو را با خود برداز...
View Article