ناهيد عرجوني
به دست هايم شك نكن به عاشقانه هايي كه كشيده ام روي پوست تن ات وبه حرف هايي كه هراز چند گاهي نمي زنم! من اينجا يك فنجان نيم خورده دارم يك صندلي كنار بي حوصله گي هايموصداهاي زنداني كه گاه گاه سر مي...
View Articleناهيد عرجوني
من مرده ام توي يكي از همين زندان هاي حاشيهونام مردنم را خاموش نوشته اند حالا دلم مي خواهد به هياهو برگردم به لب هايت كه نيمه ي زندگي من بود ونيم ديگرم شب هاي اين بار شب بخير !اين بار شب بخير!شب بخير...
View Articleشاعر؟
تو رفته ای اماباد ول كن ماجرا نيست ..مي آورد ,مي برد ,به احتمال زيادآخر سر ,همين "عطرت "هلاكم می كند شاعر؟منبع
View Articleرضا حدیثی
دليلی نمی خواهد........ تو دست هايت را باز کرده ای و مثل دخترک ها که خيال ِ کودن ِ پرواز را، چرخ می زنند، از چشمان ِ بی مصرف ِ پيغامبری طاغی، که نفرينی ِ هيچ خدايی، معذوبش نکرد، تنديس ِ مضحک ِ مرا...
View Articleافسانه نجومی
دوباره نقش تو را به آينه مي زنم خشت هاي برابر اسطوره هاي جامد كوچه را به ار تفاع زمين وصله مي كنند به كوچه مي زنم با موهايم كه رشد هندسي كاذب اشان ازارتفاع عقربه ها سنگ مي خورد لب هايم را به خاك مي...
View Articleافسانه نجومی
اقلیما *تااز شباهت گلدان ها خاک بگیرم و خاکستر زمین آشوب چشم های تو را خواب رفته است این پنجره این درخت اما تمامی آسمان همین نبود می روم به انتهای تاریک ترین شب دنیالایه به لایه ی پوشال ها و سایه ای...
View Articleکامران عالیان
دختر- دنيا در كمين پاكي من است. همه چيز دست به هم داده است تا تيرهروزي من، زبانزد كيهانيان شود؛ استر ميميرد، همسايه ميرود، سنگ آسيا ميشكند و يكي، مرگش را اينجا ميآورد.مرگ يزدگرد- بهرام بيضايي...
View Articleرفیق سابیر
آتش که بودینه می سوزاندیم، نه مرا گرم می کردینهر که بودینه غرقم می کردینه لحظه ای در آغوش موج برتریم می دادیاکنون نیز گردبادی ساکتیکه هر روز بارها تند برمی خیزیاما نه لختی کنارم آرام می گیریو نه حتی...
View Articleآدونیس
در حقیقت این رویکرد خاص آدونیس است که شعر او را به گونه ای کرده است که شاید بتوان گفت در ترجمه ما را دچار مشکل می کند، زیرا او تعقید لفظی ندارد، بلکه پیچیدگی مفهومی دارد که در گذشته نمی توان معنای آن...
View Articleعلی اسداللهی
به او گفتمجنگ!و بیرون زدم از پیراهنمبه او گفتمبا بوسه اگر میشد آدم کُشتصلح تراژدی بزرگی بودبه او گفتممرگ حرفهای بزرگی برای گفتن داردبه او گفتمتفنگها به ترجمه مشغولانداو اما چارطاق دراز کشیده بودنه...
View Articleحکمت خسروانی (3)
پسرم! در تعالیم مُغان، جهان هستی مجموعهای از نور و ظلمت است. تمامی جوهرهای نوری آسمانیاند و به جسم و جان اطلاق نمیشوند و اینان جهان "مینو"را تشکیل میدهند. اما عالم محسوس (جسمانی و جهان مادیات)...
View Articleرمانتیسیسم در موسیقی (1820-1900)
آغاز سدهٔ نوزدهم شکوفائی رمانتیسیم را همراه داشت، نهضتی فرهنگی که تکیهٔ آن بر شور و هیجان، تخیل، و فردیت بود. رمانتیسیم تا حد به منزلهٔ طغیان در برابر نوکلاسیسم سدهٔ هجدهم و عصر خِرد بهشمار میآمد....
View Articleساموئل تيلور كالريج
ساموئل تيلور كالريج (1772-1834) شاعر رمانتيك انگليسي يكي از موسسان جنبش رمانتيسيسم در انگلستان به شمار مي رود. در 1797 كالريج از دوستان صميمي و نزديك ويليام وردزورث William Wordsworth شد و سال بعد...
View Articleمحمدرضا نوشمند
شعر، شاعر و جهان بینی اومحمدرضا نوشمنددر زبان یونانی «idea» هم به معنی دیدن است و هم به معنی دانستن. پس می توان گفت که یونانیها می پنداشتند که شناخت انسان از هر چیزی به شیوه ی نگاه او از آن چیز...
View Articleويليام وردزورث
ويليام وردزورث(1850-1770)يكي از پربارترين شعراي رمانتيك انگلستان است كه شعر رمانتيك توسط او و دوست شاعرش كالريج به اوج شكوفايي وكمال رسيده است . وردزورث در دوران كودكي و جواني با زادگاهش‘درياچه ها‘كوه...
View Articleسرزمینی وجود دارد
سرزمینی وجود دارد که مردم آنرا از روی ترانه ها می شناسند. مردان و زنانی در آنجا نزدگی می کنند که راه آنجا را یافته اند و هیچ گاه دوباره دیده نشده اند. در آن سرزمین نیستی و زوال وجود ندارد. در آنجا درد...
View Articleاخترکی را سراغ دارم
ترکی را سراغ دارم که یک آقا سرخ روئه توش زندگی میکنه. او هیچ وقت یک گل را بو نکرده، هیچ وقت یک ستارهرا تماشا نکرده هیچ وقت کسی را دوست نداشته هیچ وقت جز جمع زدن عددها کاری نکرده. او هم مثل تو صبح تا...
View Articleمحسن رضوانی
یا دست بکش ازین دل سرگردانیا امر وصال را میسر گرداناین قلب نداشت سرنشینی جز توپهپاد مرا به سینه ام برگردان ***** خاطرش جمع و دلش قرص و خیالش تخت استهرکه تسخیر کند قلب تو را خوشبخت است بس که پر کرده...
View Articleمحمد حسین ملکیان
قهوه را بردار و يك قاشق شكر... سم بيشتر!پيش رويـــــم هــــم بزن آن را دمــــادم بيشترقهوه ی قاجاری ام همرنگ چشمانت شده ستمــی شوم هـــرآن بـــه نوشيدن مصمــــم بيشترصندلی بگذار و بنشين روبرويم،وقت...
View Articleمحمد رضا
من مخرج صفر صورت زیـــباتم دربند کتانژانت مثلث هاتمآنقدر تو منفی شدی و من مثبت 10ساله فقط مبدا مختصاتممیترسمش این مساله کش داده شودآن بوسه ی من که واکنش داده شودبرگردن من بـــــــــــزرگ خواهند...
View Article